Hanae_Dark blue

×We won't be erased†

Hanae_Dark blue

×We won't be erased†

Hanae_Dark blue

AURA
𝑯𝒆 𝒔𝒂𝒊𝒅, "𝑶𝒏𝒆 𝒅𝒂𝒚 𝒚𝒐𝒖'𝒍𝒍 𝒍𝒆𝒂𝒗𝒆 𝒕𝒉𝒊𝒔 𝒘𝒐𝒓𝒍𝒅 𝒃𝒆𝒉𝒊𝒏𝒅 𝑺𝒐, 𝒍𝒊𝒗𝒆 𝒂 𝒍𝒊𝒇𝒆 𝒚𝒐𝒖 𝒘𝒊𝒍𝒍 𝒓𝒆𝒎𝒆𝒎𝒃𝒆𝒓"

画師
オーラ

خوش اومدید
من هانائه م و اینجا جایگاهی برای پردازش تفکراتمه
*:・゚ (・o

طبقه بندی موضوعی

مردم هانائه را چگونه میبینند

يكشنبه, ۷ دی ۱۳۹۹، ۱۰:۱۸ ق.ظ

 

​​​🦋صباح الخیر جوان ایرانی🦋

_البته ما فردا امتحان دینی داریم ن عربی_

دیروز که پست گذاشتم و نخوابیدم و بعدشم 4 ساعت کلاس زیست داشتم و در کمال تعجب زندم...دیشب خیلی خوابم میومد... مدت ها بود که خوابم نمیومد..

خب 

یه پست مهمه

بریم سراغ سوال امروز؟

فکر میکنید دیگران چه نظری نسبت به شما دارند؟ 

و باز سوالی که جوابش تمامی ندارد

​​​​​در عین حال که اهمیت زیادی هم ندارد. 

اما پست خفنی میشه ایده جالبی براش دارمXD

البته شدیدا قراره طولانی بشه:¦¦

بریم ادامه مطلب( یاد CD های کارتون های دوران کودکیم افتادم که وسط کارتون میگفت سی دی دوم را پخش کنید. 

برای همین هر وقت DVD میخریدم که کل کارتون رو بدون وقفه پخش می‌کرد احساس می‌کردم ک چقد خفنه:/)

​​

​​​

 

من راستش راحت میتونم احساسات مردمو حدس بزنم... البته ادعایی ندارم که همه حدسام درستن ولی به قدری متنوع هستن که یکیش درست در بیاد...​​​

شاید چون خیلی چیزارو تجربه کردم...حتی چیزایی که به ذهنتون هم خطور نمیکنه

مرموزِ موذی¦:<

البته رو مخه که به یکی چیز میز تعریف کنی و برای تک تک جملات بگه "درکت میکنم" 

ولی اگه واقعا درک میکنه چی؟

اگه واقعا درکت کنم چی؟ 

کلا به روان شناسی علاقه دارم. 

مثل تاریخ

و رفتارشناسی

دیرینه شناسی

نجوم

نویسندگی

هنر

و پزشکی

و یا باقی شغل هایی که دوست دارم امتحانشون کنم.. 

البته شغل رویایی من این بود که توی یه کتابخونه کار کنم که خیلی جمع و جور و کوچول و شلوغ پلوغه و در عین حال انواعی از کتاب هارو داره... دوست دارم بیرون مغازه هم چند تا میز باشه که هر از گاهی برای کسایی که کتاب میخونن قهوه ببرم و نظرشونو راجع به کتابا بپرسم:>

شاید در کوچه پس کوچه های فلورانس... 

قلبم ذوب شد...الانه که بمیرم... 

از موضوع فرسنگ ها دور شدم. 

آره داشتم میگفتم...

حالا فکر میکنم بقیه چه نظری راجبم دارن؟ 

در کل موضوعی بی اهمیت هست چون مردم جای پشم هم نیستن و هر وقت که موفق میشم به حرفاشون کوچکترین اهمیتی ندم منو خوشحال میکنه. 

اما بطور کلی قراره به این سوال جواب بدم. 

 

من همیشه سعی میکنم که خودم باشم.. یعنی اینطور نیست که خودمو عوض کنم اما این موضوع فرق میکنه با وقتی که بخوای ادبو رعایت کنی یا پیش یه فرد بی وجدان علائم حیاتی نشون بدی:|

یا مثالی دیگه، مثلا من آدم شوخی م ولی پیش معلم فیزیکی که تنها هدفش اینه که من درسو یاد بگیرم و فکر کنم تو کل زندگیش دوبار بیشتر با کسی شوخی نکرده، چطوری جک بگم و بلند بلند بخندم؟ :|

یا انتظار ندارید که من پیش معلم زیستم که فکر کنم تو کل زندگیش یک روز نبوده باشه که با کسی شوخی نکنه و یکی را به سخره نگیره، مثل دلفین بلند بلند نخندم‌؟ :|

پ. ن)دلفین عشق من است🐬( وای ایموجی دلفین من آبیه**)

در نتیجه این موقعیت ها یکم تاثیر میذاره

تازه، فردی که محوطه خونه شمارو میبینه با کسی که بیرون ملاقاتتون کرده هم در طرز فکرش تفاوت هایی بوجود میاد و نظرش رو نسبت به شما آپدیت میکنه. 

حالا بیاید با تمام این مقدماتی که گفتم خودم رو از دید بقیه تعریف کنم... باحال میشهXD شما فقط تفاوت هارو دریاب. 

​​​​​​اینجا من صرفا خودم رو از چشم بقیه نگاه میکنم وگرنه همش صحت نداره!

 

هانائه از دید معلم فیزیکش:​​​​​​

هانائه دختری آروم و خجالتیه که تنها فکرش درسه..زیاد بیرون نمیره... زیاد دوستی نداره و با بقیه ارتباط برقرار نمیکنه... شدیدا منزوی و گوشه گیره... باهوشه و مطالبو خیلی سریع میگیره اما باید عمق مطلب درست بهش درس داده بشه.. 

تو حل مسئله ها در اوایل کنده...خانواده ش همچیز براش 

فراهم ​​​​میکنن و در رفاه کامل زندگی میکنه... پدرش ازش انتظار رتبه خوبی رو داره چون خانواده ش کلا پزشکن و این بهش فشار وارد میکنه... 

بعضی وقت هاهم دستاش میلرزن... شاید استرس زیادی داره. 

اما راحت سوالاشو میپرسه.

(در پرانتز هم بگم که هانائه کلا کوچکترین اهمیتی برام نداره و من بیشتر از هانائه به چیدمان داخلی خونشون و چایی هایی که باباش برام میاره دقت میکنم XD)

 

هانائه از دید معلم زیست:

هانائه دختر خیلی جالبیه...افراد خیلی کمی رو مثل اون دیدم و واقعا خاصه...شدیدا باهوشه و استعدادش تو زیست ترکیبی ستودنیه... جواب سوالاتی رو داده که تو کل تدریس چند ساله ام یا کسی جواب نداده یا کمتر کسی این کارو کرده.. 

در ابتدا که وارد کلاسم شد خیلی با بقیه حرف نمیزد_حتی با اینکه هم کلاسی هاش هم در کلاس حضور داشتن_

اما بعدا یخش آب شد... در واقع زیادی آب شد:|

رسما یه گاگولی شد که بیا ببین XD(مهم نیست اوباما باشی یا فردی ساده... معلم زیست من، اقای A همیشه با شما شوخی خواهد کرد و شعار محبوبش اینه:

شوخی میکنم ناراحت بشی)

نظریات جالبی راجع به همه چیز داره...همیشه هم انگشتر میزنه بلا استثنا:|

​​​​​​اولش فکر میکردم کلا سرگرمی های زیادی نداره اما ماشالا بیشتر از من و پسرم به انیمیشن های شبکه cartoon network تسلط داره...دهنمو سرویس کرده انقدر سوال پرسیده ولی خوشم میاد به سوالاش جواب بدم...

اهان و راستی از چینی مینیا خوشش میاد.. البته خودش اصلاح کرد و گفت که پروفایل واتساپش کره ای بوده و پروفایل تلگرامش ژاپنی:| اصلا به من چ

و در آخر بگم که خیلی خوشحاله که معلم فوق العاده ای مثل من داره مث من هیچ جا پیدا نمیشه

ایزی ایزی تمام تامام🕶️👑

 

هانائه از دید معلم ریاضی:

هانائه خانم(؟ )واقعا با شخصیت هستن و مخصوصا به پدرشون ارادت خاصی داریم.. 

ضریب هوشیشون بالاست اما خیلی در ریاضی تسلط کافی رو نداره.انشالله با عنایت خدا در کنکور هم موفق خواهد شد اطمینان دارم...

نظرات شخصی:البته به نظرم خیلی سرشون با درس گرمه که حتی وقت نمیکنه هوایی بخوره(؟؟؟ ؟؟)

برای همین بهش پیشنهاد کردم که هر از گاهی بره پیش خانواده یا با مامانش بره خرید.

بنظر میاد که کلا سرگرمی خاصی نداره یا مثل جوون های امروزی به آهنگ گوش نمیده یا علایق زیادی نداره( you must be joking sir!)

 

هانائه از دید دوستاش: 

general: هانائه رو خیلی دوست داریم..کیوت و مهربونه

نقاشیش خوبه... درسش خوبه... از همه مهم تر دوستیه که همیشه میخواد کمک کنه و سعی شو میکنه که ما رو ناراحت نکنه.

 

Boo:/MAO/

منو هانائه 6 ساله که بهترین دوستای همیم و من اونو خیلی خوب میشناسم...ما دوتا خواهریم اما هنوز نمیدونیم که خونی هستیم یا ن:/( اما چ اهمیتی داره؟)

پ. ن)الانشم هستند افرادی که مارو باهم قاطی میکنن

هر چی اون بالا گفتید صادقه منم چاشنی هاشو اضافه میکنم:

ما هم روزای سخت داشتیم و هم شاد ولی باهم از پس هر دوشون براومدیم و به قول خودمون:همه تغییر کردن و ما نکردیم...

من بهش "جواد" هم میگم که داستان دارهXD

 آره منو جواد دیگه چیزی نمونده که بهم نگفته باشیم و قراره که تا آخرش همین طوری باشه و آخرش باهم سبزی پاک خواهیم کرد...همچنین به امید روزی که کتابمونو چاپ کنیم-^- هنوز خیلی کارش مونده'-' 

_عیح از اون وقتاییه که کلی حرف داری ولی نمیدونی چی بگی'-'🩸🩸خون دماغ شدم..بیسکوییتم کو؟🍪_

و اما کمتر گفته شده ها:

جواد برام خاصه..ما همیشه میگفتیم که عین همیم.. یعنی مثل سیبی که نصفش کرده باشی.. اما پی بردیم که تفاوت هایی هم داریم که به نظرمون دوستیمون رو قشنگ تر کرده...

جواد رو با تمام بدی ها و خوبی‌اش دوست دارم.. کلا از تغییر متنفرم و دوست ندارم که تغییر کنه...راستش از وقتی که شناختمش تغییراتی کرده اما مدت هاست که دیگه خیالم راحته چون اسم این تغییرات رو گذاشتیم *آپدیت سودمند*

جواد خودمه شکی درش نیست اما چون اینجا داریم کمتر گفته شده هارو میگیم برای همین نظرات دیگه ای رو هم میگم...یکم اعصابم خرد میشه وقتی فکر میکنه همچیز رو درک میکنه... البته قبلنا بیشتر میگفت. اما اون میفهمه که چه چیزی طرف مقابل رو اذیت میکنه. 

ولی درکل چیزایی هستن که اون نمیتونه درکشون کنه و یه سری مسائل رو نمیتونم بگم

منو اون با اینکه بهترین دوستای همیم اما کمتر از بقیه باهم درستو حسابی دردودل کردیم.. رک و پوست کنده دردامونو بهم نگفتیم.نمیدونم شاید چون بهش عادت نکردیم

 

پ. ن)وقتایی که ناراحته من نمیدونم بهش چی بگم'-'

پ. ن)یه عکس از بچگیش داره که من میخوام با مود فیسش ازدواج کنم🚬

پ. ن)او شاهد فن گرای های متعدد من برای "گای" بوده. 

​​پ. ن)بی لیاقت حتی نمی‌دونست آهنگی که از لونا براش فرستادم مال اوایل کامبک بوده... بهم گفت جدیده؟ :|

البته یه آهنگ از لونا رو برای تولدم برام کاور کرد~^^~

همین دیگه... لاو یو جواد

_​​​​​​بهت میاد_

​​​​​

 

 

 

Kidoo/Light blue:

سلام'-' ~🍫💙

خب چی بگم کازکش'-' من که گفتم اگه برای شما دوتا متن بلند بنویسم برام مسخرست

اما باشه واسه شادی روحت این کارو میکنم. ​​

هانائه یکی از راس های مثلث ما و bro ی منه^. ^~

منو اون شباهت های زیادی داریم از جمله سلیقه و رنگ و آهنگ...

رابطه ی منو اون در اوایل بهتر از رابطه منو بوو بود'-'

بوو که گفت ازم متنفر بوده'-' 

بهرحال از اینکه سومین راس مثلث رو تشکیل دادم و دوستایی رو پیدا کردم که در واقع حکم خانواده رو دارن بی نهایت خوشحالم.. اوایل میترسیدم اما دیگه جای نگرانی نیست. 

پ. ن)میشه هانائه صداش نکنم؟ :/من همیشه بهش میگم هیونگ... 

هیونگ خیلی خوشش میاد که بهش بگیم هیونگ

قبلنا وقتی گند میزدم اینطوری صداش میکردمXD

​​​​​​آهااااااان راستی منو اون هر دومون آرمی م*0*\

*Friends*

هیونگ برام بالش موچی جیمینو درست کرده و یه حوله و ساعت لایت بلویی بهم دادهT-T

لاو یا

​​​​​​پ. ن)هیونگ قول میدم که بهتر درس بخونم'-' \

همرو میدونی دیگه

پ. ن هزارم) NF💔

پ. ن)انریکه... 

​​​​​

کمتر گفته شده ها:

خب هیونگ خودمه و ما قراره تا بمیریم با هم باشیم پس حرفای تکراری نمیزنم. 

هیونگ کلا عادت داره نصیحت و کمک کنه...همین دیروز داشت با ملاقه می‌کوبید تو سرم و عصبانی بود که چرا امتحان ریاضی رو خوب ندادم. 

ما کلی باهم حرف زدیم خصوصا راجع به یه اتفاقی که تو کتابخونه افتاد خیلی کمکم کرد.خوشم میاد که بهم اهمیت میده^^

*بیا بغلم*

البته یچیزی درش هست که من هیچ وقت درستو حسابی ازش سر در نیاوردم... یبارم براش نوشته بودم که "احساس میکنم همیشه از یه چیزی ناراحتی" 

خودشم گفت که بی پرده حرف نمیزنه و در کل همیشه دوست داشتم بدونم تا شاید بتونم منم کمکش کنم. در نتیجه اعصابم خرد میشه:/

یچیزایی گفته اما من نمیتونم تکه های پازلشو بچسبونم بهم'-'

پ. ن( زهرمار):دوست دارم هیونگو بغل کنم... البته من کلا موجودیت بغل رو دوست دارم و کلا میخوام بغل کنم/'-' \

یبار تو یه روز برفی هیونگ منو گذاشت رو کولشXD

پ. ن)امسال به لطف من و بوو بهترین تولد عمرش رو داشت:)

PROUD~

 و در آخر بگم که we won't be erased

مراقب خودت باش💙🍫~

 

 

نظر ابر جونی راجع به هانائه:☁️💜

قبلا همچیو بهش گفتم و میخوام که حرفای ارزشمندمون برای خودمون بمونه

اون برای من هدیه خداست.

 

 

نظر خانواده و اقوام نداشته ی هانائه نسبت به هانائه:

درسخونه​​​​​ اما سر ب هوا هم هست.. 

گاهی احساس می‌کنیم که کلا احساس نداره و بی وجدانی بیش نیست اما هر از گاهی بخاطر کارهایی از دست ما عصبانی میشه و فکر می‌کنیم که شاید تفکرات عمیقی داره.. فکر میکنه همچیو بلده... فکر میکنه کامل و عالیه... فکر میکنه هرکاری که خودش میکنه درسته...گاهی از بالا به بقیه نگاه میکنه... 

گاهی خودش رو زیبا میبینه گاهی حوصله خودشم نداره

بعضی وقتا خیلی بلند میخنده یا شوخی های مسخره میکنه

و اکثرا هم که حرف نمیزنه و میچپه تو اتاقش... 

میشه گفت خواهر خوبیه.. اما در کل خودخواهه و همیشه خودش رو در اولویت قرار میده. 

اگه بتونه همرو ترک میکنه و میره یجای دور از همه زندگی خودشو میکنه

گفتیم که... کلا ترحم در اون وجود نداره.. 

فقط به فکر سود خودشه..

***وقتی از چیزایی که دوست داره دفاع میکنه ازش متنفر میشیم***

​​​​​​

طرز فکر X نسبت به هانائه:

بچی بیش نیست.

فکر میکنه که برای من مهمه اما راستش فقط داشتم سر کارش میذاشتم.یه مدت دوست داشت بیشتر راجع به من بدونه اما دیگه خبری ازش نیست.چمیدونم کلا اهمیتی برام نداره

البته قبلا منم دوست داشتم بیشتر راجبش بدونم اما بالاخره گذر زمان آدمو عوض میکنه. 

فکر کنم منم دیگه برای اون اهمیتی ندارم. 

باشه، ولی فقط یه روز، خیلی خاص داشت بهم نگاه میکرد.. 

اما روز بعدش.... نمیدونم فکر کنم ازم متنفره. 

باشه پشیمون شدم نمیخوام ازم متنفر باشه...من عادت کردم همه منو دوست داشته باشن.نکنه بیماری دو قطبی داره؟ 

بنظر نمیاد که زیاد درس خون باشه من نمیدونم چطور از تیزهوشان قبول شده...اما خاطرات خوبی هم داریم.. 

یبار بهش گفتم که خیلی COOL عه...پشیمونم... نباید اون شوخیو باهاش میکردم... دختره ی از خود راضی

 

 

​​​​​___________________________

 

 

و تمااااام.... 

پست باحالی شد

​​​​​​همین دیگه

برم دینی بخونم... دیر شد

 

ولی یه سوال... این ترسناکه که کنار کسی مثل من باشین؟ 

​​​​​چمیدونم شاید حس کنید که بجای آدم، یه ماشین ارزیابی کنارتونه....اما من خیلی به بقیه، کاراشون و نظراتشون اهمیت نمیدم مگر اینکه1 برام مهم باشن... یا2، افراد جالبی باشن.. 

 

​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​

نظرات  (۲۱)

از معلمات هم پرسیدی ؟ XD

نمیشه عکستو بدی ببینیمت *-*

پاسخ:
نههه نپرسیدمXDDD
اینا همش حدسیاته... 

اومم*-*باوشه حتما.. تو هم میدی ببینمت؟ :]

چقدر خفن بودXDDD
خیلی باهاش خندیدم و واقعا با حرف هایی که زندگی قشنگ شخصیتت معلوم شد:))*البته حرف هایی که دیگران دربارت زدنD="

پاسخ:
XDD مرسیی
:"
معلوم شد؟ هوممم خب نظرت چیه؟بنظرت کیا درست میگفتن؟
یعنی حرف کیارو باور کردی؟
شایدم میانگین گرفتیXD

عه XD

 

وای اکیپ شما چه خوبه ! بدون هیچ چون و چرایی قبول کردن عکسشونو بدن D:

باشه منم میدم OwO

پاسخ:
XD💖

ما کلا آدم های پایه ای بودیم...
یوهو‌T^^^T
اممم...کجا باید بفرستم؟ تو نظرات خصوصی؟ یا فایلی چیزی؟ 
همه چیز را فراموش کردمT¬T

مگه الان نیستید *-*

آره آپلودش کن تو پیکوفایل بعد بیا برام خصوصی بفرست D:

پاسخ:
نه چرا الانم هستیمXD
منظورم این بود که از قدیم الایام پایه بودیم

هام 
باشه
می‌رود به پیکوفایل

عاااااام یه طورایی میانگین گرفتم*-*

اونطور که فهمیدم جلوی معلما آدم ساکت و درس خونی هستی و دیگران فکر میکنن که خیلی خرخونی ولی اونقدرا هم خرخون نیستی
توی خانواده خیلی مغرور به نظر میای ولی مغرور نیستی
و اینکه دوستاتو خیلی دوست داری و آممم از این مطمئن نیستم ولی فکر کنم کم حرفی و احساساتت رو زیاد بیان نمیکنی و دیگران رو خوب میتونی درک کنی:)))
این بود چیزهایی که من ازت فهمیدمD:
اگه اشتباه چیزی رو فهمیدم برای توضیح بده^^

پاسخ:
*-* وایی ممنون
رسما یه بیوگرافی دقیق دادی💕
نه اشتباه نفهمیدی همش درست بودTT
موچیِ موچولیِ باهوش سنپایش💕

اه واقعا؟D:
درست بودن؟عرررررررررر *ذوق زده*
ویییییییییی خیلی ذوق کردم(":
موچی موچولی سنپای؟("=
عررررر بازم ذوقTT
تو هم هانائه سنپای کیوت منی(":

پاسخ:
**ذوق متقابل**

*Double zoooq*

:*)))))))))) بهجبخجبخچهبجبهججبه

وای جواد... این پستت عالی بود xD

خیلی صادقانه نوشته بودی... مخصوصا اون پارت مربوط به من و کیدو/'-'\

نام نام~ 

 

آهان تنها نکته ای که توی متن اشاره نمودی در مورد من که فک میکنم صدق نمیکنه این بود: "بعضی وقتا فکر میکنه همه چیزو میدونه و این اعصاب منو خورد میکنه"

در واقع... این اعصابمو خورد نمیکنه اصلا... چیزی که گاهی اوقات میره رو اعصابم اینه که گاهی، یا شاید بیشتر وقتا، نمد ولی یه زمان هایی هست که فکر میکنی هیچ موجودی توی دنیا نمیتونه درکت کنه یا کمکت کنه... ینی تو چنین موقعیتی ترجیح میدم حرف بزنیم با هم حتی اگه واقعا درکت نکنم و کمکی ازم بر نیاد. *مثل همون روز که راجب هیولا ها حرف زدیم... هیچکدوممون نمیدونست اون یکی دقیقا مشکلش چیه ولی درد و دل کردیم که مفید هم بود برامون... ینی برای من که بود حداقل، و خوشحال شدم که تو هم حرف زد باهام*

 

همین دیگه^-^

 

+به نظرت منم جواب دادن به این سوالارو شروع کنم؟ چالشی چیزیه مثلا؟

پاسخ:
XD ارهه

اره راستش منظورم همون بود'-'
اینکه فکر میکنم هیچ موجودی تو دنیا درکم نمیکنه رو اعصاب خودمم هست.. 
البته الانا طرز فکرمو عوض کردم
*هیچ موجودی تو دنیا درکم نمیکنه چون خودمم که حرف نمیزنم و گرنه صد در صد درکم خواهند کرد"
چرا جملشو درست ننوشتم؟ 


کدوم سوالا؟همین سوال؟ 
آخه تو خود شناسی رو انجام داده بودی پس اگه از سوالی خوشت اومد میتونی به عنوان چالش در نظرش بگیری و هر چی میخوای بنویسی 
Yeah~

و دوباره نوشته ای برای خودم:

خااااااااک عالم بر سرت

ساعت تقریبا 10:15 شروع کردی به نوشتن

الان ساعت 1:15 عه

3 ساعته توی وب داری میچرخی

تو امتحان دینی نداری پرفسور؟ 

خب خوبه خوشحال شدم شنیدم اینو D=

*که این خصلت رو مخ خودتم هست و الانا بهترش کردی*

 

 

+آره منظورم همین سوالای خودشناسی بود، آخه اون سوالاتی که من بهشون جواب میدادم ۳۰ تا سوال بودن که مثل یه چالش باید هر روز به یکیشون جواب میدادم، گفتم شاید اینم یه همچین چیزیه. سوالاتش *از همون اولین سوال* جالب بودن برام^^

پاسخ:
Yeah

نه این همچین چیزی نیست یعنی روزانه بهشون جواب نمیدم... تازه خودم بین سوالا انتخاب میکنم که کدومو میخوام ج بدم و کدوم جالب تر میشه
حله داش هر کدومو میخوای فرض کن من دعوتت کردم D:

بچ 

بچ بچ بچXD

پارت مربوط به من و بوو عالی بودXD

زیادی خوب بود میدونی

اصلا نمیدونم چی بگم کازکش'-'

وای اون ایموجی قلب آبی و شکلات تلخ🍫💙

*سکته کامل*

موچی و حوله و ساعتT-T

Kcjgchfchxhfxgdxhfxhfxgdxgdxgxgdxhfchfch hf hf hf hf hf hfcufcufcufcufcufcufcufcufcufcuf hf hfchf hfchfxgdstestshfchfxhfchgvhgchfxgfxhfchxgdxydxhfchcyrdtedufcufcufcufxyfxufcjxyrdtefychfcig

پاسخ:
هع هععععععT^^^^^^T

آره شکلات تلخ💙🍫

میدونستم خوشت می آید 

عالی شد

دیگه نمیتونم دینی بخونمD:

پاسخ:
🚬

@کیدو

حالا یه جوری میگی دیگه نمیتونم دینی بخونم انگار تا قبل این پست عین خر داشتی میخوندی/:

 

+عام*-*

هیونگ میشه همه ی سوالاشو برام بفرستی؟ 

وسوسه شدم انجام بدمش حتما*-*

پاسخ:
والا:///

اممم راستش یه ص سوال نیست:[
من میرم اینترنت
سرچ میکنم سوالات خود شناسی
یچیزایی میاره
یا از اونا انتخاب میکنم
یا خودم تغییرش میدم
مثلا سوال این دفعه این بود که دیگران چگونه شمارا دوست دارند... 
من تغییرش دادم به اینکه دیگران چگونه شمارا میبینند
و بعد ایده این به ذهنم رسید که از زبان همون دیگران بنویسمش

آره برا منم بفرست*-*

#وسوسه شدگان

پاسخ:
سوالات خاصی نیستن
خودم عوضشون میکنم 

@بوو

دیگ به دیگ میگه ته دیگ"-"

حداقل من تو بیان بودم

تو داشتی چه گوهی میخوردی که نخوندی'-'؟

@کیدو

گمشو اه"--"

من داشتم زبان تمرین میکردم"-"

با مانه البته"-"...

 

 

+هاممم.. خب پس منم با ترتیب سوالات تو پیش میرم هیونگ*-*

پاسخ:

+ یوهو باوشه *-*
هیونگ را دنبال کنید💕
  • 𝒀𝒖𝒎𝒊𝒌𝒐 ツ ! ×
  • آستین هایش را بالا تا کرده و ترجیح می‌دهد همین کار را با پاچه های شلوارش نیز انجام دهد تا احساس آزادی خاطر و راحتی بیشتری داشته باشد ، عینکش را روی بینی اش جابجا کرده و با دقت به نوشته های مامی بنانایش نگاه میکند و با آهی از سر رضایت بخاطر دیدن این پست های بلند بالا اراده ی فوق العاده ی مامی بنانا را تحسین کرده و همین بدو ورود فریاد می‌زند*

    سههههلااااااممممم مااااامییییی بنانای خادمممممممم*---------*

    بالاخره افتخار دادم( :\ !!!!) قدم رنجه فرمودم به وب نازنینت*------*

    به این کلبه ی خوش رنگ زیبای صمیمی ....

    خب همینجا شروع کنم...

    1.ارادتو در نوشتن پست های بلند بالا تحسین میکنم*-* مث خودمی

    2.چ ایده ی خفنی داشتی ک خودتو از دید معلم هات بررسی کردی😂💜 من کلا حس میکنم زیاد ب تخم معلم هام نیستم (هرچند خیلیا برعکس اینو قبول دارن:/) ...ولی کلا تنها معلم هایی ک خییییلی زیاد عزیز دردونه شون بودم معلم های زبانم بودن*-* ...معلم های مهربون زیادی داشتم در طول تاریخ^-^ ...ولی معلم های زبانم ی چیز دیگه بودن...جونمون برای هم در میره:"]

    3.بنظر من هانائه خیلی رنگی رنگی و هارد ورکینگه*-* 

    5. از همه مهم تر ، هانائه ، مامی بنانای منههههه*----*

    6. همسر بابا جینهههه

    نصنصممصمسمثمس

    مثمصمجطمسمثممثمثمث

    کثنثممثمثمثمث

    تشنج*

    پاسخ:
    T___T
    ایستاده بخاطر داشتن همچین دختری کف می‌زند و از حضورش در وب حقیرانه خود شادروان میگرددTT
    *----*
    واااو جونتون برای معلم زبانتون میره؟؟ چ خفن و دوست داشتنی:‌] مشاهده کردی که به منم تخم خیلیام ولی یکی دونفر هستن😂

    تشنجججججججج
    زانازنجهزعحطعحعطحعحططععطعی
    رنگی رنگی خودتی کافرررررر

    همه میدونن که تو دختر مرد بزرگ کره ی جنوبی هستی؟؟ و یه بابای سلبریتی داری؟ 🍌🍌💜
  • 𝒀𝒖𝒎𝒊𝒌𝒐 ツ ! ×
  • جرئت دارن بابای سلبریتیمو ایگنور کنن؟😎 

    اصن

    ...

    بابام بخاطر دخترش بود ک سلبریتی شددددد...اهههه

    چرا اینو نمیفهمننننن🤣😂😂😂

    پاسخ:
    😎😎

    ...... 

    آره آره البته زنشم موثر بود
    اون بدون ما هیچی نیست😂😂😂😂😂😂
  • ☁️𝐴𝑖𝑙𝑖𝑛 🌱𝑆𝑒𝑛𝑝𝑎𝑖
  • معلم زیستتون خیلی شباهت بی سابقه ای به معلم حساب ما داره فک نمیکردم مث اونم کسایی باشن._.XDD

    پاسخ:
    یااح 
    چ خوب XDDD

    خب من الان که فکر می کنم، مطمئن نیستم به عنوان یکی از اطرافیانت تو مدرسه چه تفکری راجع بهت داشتم، درواقع من معمولا تماشا می کنم ولی دقت نمی کنم:| یعنی فکر خاصی تو ذهنم نیست تا مشخصا درگیر کسی نشم. 

    عامم... به نظرم خوش سلیقه و خوش ذوق بودی، خانواده ت وضع مالی خوبی داشتن، بعضی وقتها با بچه ها به اینکه چطوری ادای کره ایارو درمیاوردی نگاه می کردیم و می خندیدیم، درواقع چندبار این اتفاق افتاد و درکل فکر می کردم دختر شوخی هستی، البته نه همیشه. به نظرم احساساتی بودی و اینکه نه خیلی زیاد درس میخوندی و نه کم. 

    هنرمندی ولی از سبک نوشته هات تو زنگ انشا خیلی خوشم نمیومد:") البته خیلی شاهدشون نبودم:| ولی درکل. هرچند که کارت با دستات خیلی خوبه:)

    به نظرم ازون آدمایی بودی که می تونن روی یه موضوع تمرکز بکنن و خوب پیش ببرنش به نظرم آدمی بودی که پشتکار خوبی داره. 

     برای اونایی که بهت نزدیکن ارزش قائلی و اینکه نمی دونستم خواهر داری و فکر می کردم اونی که تو اینستای اسرا بود یا شایدم آوا؟:| یا شایدم خودت:| آره بالاخره فکر می کردم دخترعموت باشه. 

    دیگه اینکه از یائویی خوشت نمیاد ولی شونن آی دوست داریD:

     

    پ.ن: مائو تو وبش هم به کای اشاره کرده بود، منظورش کای اکسوعه؟ 

    پ.ن۲: آیا میدانستی من از آن ایام تباهیم خارج شدم و الان تقریبا مولتی فن هستم؟D:

    پ.ن۳: البته خیلی پیگیر اخبار نیستم درکل. نمیشه گفت که برای هیچ گروهی یه فن خفنم، بیشتر به لذت بردن خودم فکر می کنم تا حمایت کردن:|

    پاسخ:
    ممنون که نظرتو گفتی💕...راستش حدس میزدم اینجوری فکر کنی
    و راجع ب انشا...همه یه سبک رو دوست ندارن...خط زندگی هر فردی با تفکرات و دیدگاه بخصوص همون فرد آمیخته شده و این خیلی خوبه که سبک خاص خودتو داری و راحت بیانش میکنی...حسش بهتر از اینه که بدت بیاد و بگی که چقد دوست داشتی و نظر الکی بدی..

    و راجع به خودت... بنظرم شبیه شخصیت های انیمه ای هستی
    انگار ذهنت درگیره
    انگار دنبال یه چیزی میگردی
    باهوشم هستی
    و سلیقتم خاصه

    از یائویی بدم نمیاد مخصوصا بعد دیدن mo dau zu shi...(البته میدونم انیمش صحنه نداشت)یا به عنوان کسی که برای ویدیوهای شیپ اعضای بی تی اس جر میخوره
    ولی در کل جزو علاقه مندی های شدیدم نیست که اولویتم باشه.. چمیدونم شایدم در آینده بیشتر جذبش بشم..


    +نمیدونم چیو میگی من که به کای اشاره نکردم... و فکر نمی‌کنم منظور مائو اون باشه
    +عاه تبریک می‌گویم... منم مولتی فنم D:

    شونن آی همون یائویی بدون صحنه ست دیگه:دی

    .

    اگه بدونی چندتا فن فیکشن از بنگتن خوندم برگات میریزه:| کاپل مورد علاقم هم کوکوی و یونمینه البته من بیشتر به جیمین تاپ باور دارم:| نمی دونم چرا همش باتم و کیوتش می کنن چون برخلاف ظاهرش به نظرم خیلی شخصیت مردونه ای داره. 

    .

    درمورد شخصیتم هم راستش فکر می کردم تو کلاس فکر می کنن من خیلی آدم سطحی و سبکی هستم:| همش جلو چشمم راجع بهم پچ پچ میکردن:|

    پاسخ:
    آی نو.... شون آی به کنار.... یائویی رو میگم که *بدم نمیاد*
    ولی خوشمم نمیاد

    _damn.....
    ویکوک رسما ماشین نابودگر انسانیه🚬🚬🚬
    ... جیمین اگه عصبانی بشه... 180 درجه فرق میکنه و مردم را به غلط کردن می اندازد... 


    اتفاقا برعکس...من همیشه احساس می‌کردم که رو همچی تسلط داری یعنی میدونی چه خبره اما اهمیت نمیدی...چون ارزشی نداره که اهمیت بدی...دوست داری وقتت رو و انرژیت رو صرف آدم ها و بحث های جالب تری کنی... درست فهمیدم؟ 
    یعنی عبارت "سطی و سبک" یجوریه... 

     منم محبوب دل های همگان نیستما :| 
    چ بهتر 


    *ـــ*

    پس اینطوری فکر می کردی؟D:

    اینطوری نیست که رو همه چی تسلط داشته باشم ولی حوصله ی بحثها و درگیری های بیخود هم ندارم. 

    و به قول شاعر ترجیح میدادم حدیث از مطرب و می بگم و دنبال چیز دیگه ای نباشم:دی

    پاسخ:
    ^^

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">